اِنگار

اِنگار من این است:

اِنگار

اِنگار من این است:

انگار که هرچه هست در عالم نیست
پندار که هرچه نیست در عالم هست


انگار. [اَ / اِ] (اِمص، اِ) (ماده ٔ مضارع انگاشتن، انگاردن) تصور. پندار. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گمان. (ناظم الاطباء).

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

من؟ نمی دانم.